هر روز یه ناراحتی پنهان داره که یهو آشکار میشه :)) 

راستشوبگم پدرم درومده دیگه 

خوبه که تا حالا دووم اوردیم 

همون که میگن ما را به سخت جانی خود ازین گمانا نبود و اینا :)

یه آشنایی اومد گفت من برای خونتون کابینت میزنم با هرچوبی که بخواین با کمترین هزینه !

حالا هرچی جلوتر میریم بیشتر گند کاراش در میاد 

کابینتای مونه خودشونو نشونمون داد گفت خودم درست کردم 

امروز فهمیدم خودش نتونسته کار کابینتاشونو تموم کنه یه نفرو از بیرون اورده 

اونی که باید این حرفا رو همون اول به ما میزد اونموقع هیچی نگفت

حالا دیگه ؟ :) 

نمیشه جمعش کرد .

این فقط یه موردش بود :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها